چهار پنج ماه نگرانی و اضطراب مداوم، داره آروم آروم آثارش رو نشون میده. امروز با دوبار درد سوزن، غش (faint) کردم. سریع گفتم و جلوی بیهوشیم رو گرفتیم، ولی این شوک (vasovagal) با یه عامل به این سادگی، علامت یه مدت مدیدی نگرانی و فشار عصبی مداومه. خلاصه اینکه:
Time to pay up...
پانوشت: راضیم.
8 comments:
اوه اوه! چی کار می کنی با خودت مرد حسابی؟! تیک کر بابا!
به سعید:
کاریش نمیشه کرد! وجدانه دیگه، نمیخوابه.
وقتی پیش امدی به انتخاب من نبود به حکمتش شک نمیکنم
چه قدر بده كه آدم دكتر باشه و همه مرض هاي خودشو بدونه!
خيلي بده؟ نه؟
اين كامنت رو گذاشتم كه بگم من هم اين جا رو مي خونم و به اينجا اومدم! مثل اونايي كه رو درب خون مي نويسند: آمدم، نبوديد! حالا من آمدم! شايد هم اصلاً برايتان مهم نباشد كه من آمدم!
اصلاً من رفتم!
ببین این جمعه استادیوم آزادی دیدن داره. دفعه ی پیش که تلویزیون به دلیل مشکلات فنی!!! بازی رو سیاه و سفید و بدون صدا اونم با تاخیر پخش کرد. باید دید تا کی مشکلات فنی رو میتونن بهانه کنن. ایندفعه استقلال پرسپولیس هم هست. خیلی مهمه.
بابا دکتر جان به قول بالای ها سخت نگیر. حالا مونده تا به دوران کم هوشی برسی . اگه تو بخوای زود به این دوران برسی پس ما از الآن باید فاتحه مخمون رو بخونیم
میرحسین موسوی: با سپاسگزاری از حمایت ملتهای دیگر ظرف این چندماه از آنها بخواهیم در هیچ تحریمی بر علیه ایران شرکت نکنند، زیرا این نه تحریم یک دولت، بلکه تحمیل رنجهای بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافی است.
حالا به نظر تو "این چند ماه" یعنی چی؟؟ یعنی برنامه ی خاصی برای چند ماه دیگه دارن؟
به علی:
نمیدونم!
من حسم وقتی خوندم این بود که منظورش اینه که این چند ماه گذشته رو متشکریم. ولی شاید منظورش چند ماه تا "میقات بهمن" باشه.
ارسال یک نظر