صحبت با یک بنده خدای مذهبی، شکم رو به یقین مبدل کرد. مشکل این عزیزان اینه که به جای اینکه "انتخاب" کنن، به جای اینکه "مطالعه" کنن، به جای "مقایسه" بین کاندیدا ها، به جای "فهم" توانایی ها و نواقص، همه رو از دوش خودشون میندازن، و "اعتماد" میکنن و "اطاعت".
گفت خب، من که نمیتونم همه آدمهای توی لیست کاندیدا های مجلس رو بشناسم، پس به حزب اعتماد میکنم. گفتم خب؟ ولی رئیس جمهور رو که میتونی بشناسی. گفت خب، ببین، من آقای مهدوی کنی و جنتی و ... میشناسم و میدونم حاضر نیستن دینشون رو به دنیاشون بفروشن، و خب خیلی بیشتر از من راجع به اقتصاد و ... میدونن، و واسه همین من به نتیجه اونها اعتماد میکنم و به احمدی نژاد رأی میدم.
.
..
...
بله، خشکم زد!
گفتم خب، یعنی منظورتون اینه که مثلا میرحسین موسوی دینش رو به دنیاش فروخته؟ (خاتمی هم؟ این همه استاد دانشگاه هم؟ این همه دانشجو هم؟ این همه مراجع تقلید هم؟ و...)
گفت نه، ولی این رو مطمئنم.
گفتم آخه این که نمیشه! شما نگاه بکن، به لحاظ اقتصادی، به لحاظ فرهنگی، به لحاظ سیاست خارجی و ... مقایسه کن بین ایران زمان خاتمی، و دستاورد های احمدی نژاد، روشنه کدوم لیاقت بیشتری داشتن.
گفت خب ببین، من به حزب اعتماد میکنم و می بینم کدومشون با اعتقادات من و خط من یکی هستن و ...
گفتم خب، شما توجه داری که اون حزب ممکنه به خودخواهی برسه، و از اون مهم تر، شاید "توانایی" اداره مملکت رو نداشته باشه.
گفت بله خب.
گفتم ببین، شما بین کربلایی کاظم (همه قرآن رو بدون سواد خدا به دلش نازل کرده بود) و مثلا یه کسی با سواد مثل مرحوم نوربخش ولی کاملا غیر مذهبی (بیچاره مرحوم نوربخش! دنبال یه اسم با سواد گشتم، و غیر مذهبی، یادم نیومد) کدوم رو میگذاری رئیس جمهور؟
گفت خب ببین، اگه کربلایی کاظم مذهبی باشه، قبول نمیکنه ریاست جمهوری رو.
گفتم احسنت! و اگه قبول کنه، چقدر حق الناس به گردنش میاد؟ و در نتیجه نهایی، کدوم مذهبی تره؟ اونی که حق مردم رو میخوره؟ یا اونی که به خدا بدهکاره؟ روشنه که اونی که حق مردم رو میخوره.
گفت بله، صحیحه.
گفتم این ثروت میلیاردی وزیر محترم از کجا اومده؟
نامه خانم فاطمه امیرانی، همسر شهید حمید باکری رو خوندین؟ و ...
...
خلاصه نتیجه اینه، چون حوصله ندارم بخونم، چون نمیتونم تمرکز کنم و مطالعه کنم، مسئولیت فکر کردن و تصمیم گیری رو به گردن یکی دیگه میندازم.
به جای انتخاب، "اعتماد" میکنن اینها.
این، محصول این تفکر عقب مونده و به شدت مورد استقبال امثال معاویه ها و کلیسا هاست. بزار بزرگان فکر کنن، چرا خودت؟
یاد جمله Christopher Hitchens می افتم:
Now you see how religion poisons EVERYTHING.
و یاد آیه قرآن، عده ای که استدلالشون روز قیامت اینه که:
و قالوا ربنا إنا أطعنا سادتنا و کبرائنا فأضلونا السبیلا
مشکل من این تفکره. اگه همه فکر می کردن، اصلا کار به اینجا نمیکشید.
پانوشت:
این هم هست. یه مرور سریعه به سرگذشت رفقا.