۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

Differences

یه سوال
وقتی اهل سنت به آدم اقتدا میکنن، بعد از حمد باید صبر کنی "آمین" بگن یا نه؟
وقتی یه مسیحی یه سوال شخصی ازت میپرسه، باید به دین خودش جواب بدی، یا نه؟
با ادیان دیگر زندگی کردن، تجربه خاصیه، زندگی با کساییه که باهات اختلاف دارن، و خیلی دوستشون داری
خیلی

7 comments:

ا.خ. گفت...

اگه از من بپرسی ( از نظر عقل خودم)
، من ترجیح می دم کاری نکنم که آتیش بپا شه ! روی مشترکات تاکید می کنم .
علتش اینه که از نظر من باید به نتیجه ادیان ( رهایی از جهل ) نگاه کرد . اگر قرار باشه فک کنم که آقا آمین گفتن حکمش چیه و نیست ! فک نمی کنم ، چون این من رو از اصل قضیه غافل می کنه .( این ها نظریات خردمندانه منه !!!)

یه سوال :
این حرف یعنی چی ؟
"وقتی یه مسیحی یه سوال شخصی ازت میپرسه، باید به دین خودش جواب بدی، یا نه؟
"
شوخی می کنی با من ؟ این سوالت یکم برام معنی خاصی داره .

Mohammad KhoshZaban گفت...

به ا.خ.:
با نظر خردمندانه ات موافقم! البته یه کم بیشتر از اینا حرف دارم. علی ای حال، من که صبر کردم آمینشون رو بگن.
چه معنای خاصی داره حرفم؟ نمیفهمم اصلا، توضیح میدی؟

ا.خ. گفت...

در جواب دادن به مسیحی دقیقا بدنبال چی هستی ؟
من گفتم مشترکات . در مورد مسیحیه هم فک می کنم مشترکات مهمه . البته محمد جان اینکه مسیحیه چی پرسیده خیلی مهمه(بحث احکامه یا فلسفه؟ ، در مورد احکام من می گفتم هر کدومش که راحت تره ، در مورد فلسفه چیزی رو می گفتم که برای من به حق نزدیک تره) ولی کلیت از نظر من همون مشترکاته !

ارادت مند .

M گفت...

سوال اولتو می فهمم ولی تو حوضه من نیست و تو حوزه اس!
سوال دومتو رسما نمی فهمم! عبارت "سوال شخصی" با عبارت "دین خودش" بدجور به چالش کشیده سوالو. به قول شما خارجیا نور بنداز روش.

Mohammad KhoshZaban گفت...

به مسعود:
حوضه ات رو عشقه!
در مورد سوال دوم، نورپردازی نداره، همینه که می بینی!

M گفت...

خوب اگه سوالی از شخص تو پرسیده و می خواد از شخص تو بدونه که خوب حتما عقیده و منش خودتو میخواد دیگه. دین اون چه صیغه ایه؟
ضمنا توی یکی از کامنت های بالا فرض فرابدیهی گرفته شده که نتیجه ادیان رهایی از جهله که جای بحث و بعضا تشکیک بسیار دارد!

Mohammad KhoshZaban گفت...

به مسعود:
ای کاش دنیا اینقدر منطقی بود! گاهی کسی که از تو میپرسه، میخواد بدونه با نظام فکری خودش چه باید بکنه. باید وارد دنیای ما شی آقا، راهی نداری!
اون رهایی از جهل هم، اقلا هدف یه دین که میگن بوده، وگرنه آنچه که ازش تعبیر به دین میشه امروز، هر تشکیک که نه، جای نفی های بسیار دارد! اینجا رو ببین