۱۳۸۸ خرداد ۹, شنبه

رشد تحصیلات عمومی، تنها راهکار دراز مدت اصلاح طلبان

فیلم مستند اول تبلیغاتی احمدی نژاد را که دیدم، حالم بد شد.
اگر این دور اصلاح طلبان شکست بخورند، دلیل شکستشان،
همان دلیل شکست علی(ع) و حسن(ع) است از معاویه
همان دلیل شکست حسین(ع) است از یزید
همان دلیل ساکت کردن و قتل ائمه است
همان دلیل به دار کشیدن مشروطه چی های واقعی است
همان دلیل شکست مصدق است از شاه
...
و آن دلیل، سطح فهم و تحصیلات عمومی است
- وقتی احمدی نژاد میگوید فلان زن خانه دار شده، تحصیلات است که میگوید چند درصد بی خانمان شده اند؟
- وقتی احمدی نژاد یک بچه را نشان میدهد که از شوق، گریه میکند، تحصیلات است که میگوید چند درصد بچه های این مملکت از فقر و بیکاری گریه میکنند؟
- وقتی احمدی نژاد شعار میدهد که باید "کارشناس ها مدیر باشند" تحصیلات است که میگوید پس چرا اساتید اقتصاد مملکت را عامل اجانب خواندی؟ و متفکرین دردمند را "بزغاله"؟
- وقتی احمدی نژاد شعار کارشناسی میدهد، تحصیلات است که میپرسد چرا دانشگاه را نشان نمیدهی؟ چرا نمیگویی هر کس در دانشگاه حرکت میکند، انگ آلت دست اجانب و اسلام ستیز میخورد؟ چرا دانشجویان نامحرمند؟ مگر نه اینکه آینده مملکت دست اینهاست؟ یا دست دکترهای من در آوردی آکسفوردی است؟ چرا نمیگویی که هر تجمع دانشجویی را با زندان و ستاره دار کردن خفه کردم؟ چرا جای دانشگاه در تبلیغات تو خالی است؟
- وقتی احمدی نژاد فیلم سخنانش برای جوانان را نشان می دهد، تحصیلات است که می گوید به جای سهمیه دانشگاه دادن به این عاملین گشت ارشاد، کمک کن که دانشجویان شهرستان ها و روستاها بتوانند در رشته های مرتبط به محلشان درس بخوانند و شغل داشته باشند.
- وقتی احمدی نژاد میگوید که به مردم پول داده، تحصیلات است که میگوید به جای پول، باید اشتغال زایی کنی، دویست هزار تومان، نصف خط فقر رسمی اعلام شده است، آن هم ماهانه.
وقتی احمدی نژاد میگوید به استانها سفر کرده، تحصیلات است که میگوید در سفرهایت چه کردی؟ سر زدن را که شرکت های اتوبوس رانی بیش از همه انجام میدهند.
- وقتی احمدی نژاد میگوید دولت قبلی 49 هزار پروژه شروع کرد و من 100 هزار پروژه، تحصیلات است که میگوید ساختن یک چهاردیواری بتونی، پروژه است و ساختن کارخانه هم پروژه. کدامتان اشتغال بیشتری ایجاد کردید؟
- وقتی احمدی نژاد میگوید اقتصاد ما پیشرفت کرده، تحصیلات است که میگوید بیکاری کم شده؟ تورم کم شده؟ یا سر به آسمان می ساید؟ و اگر درآمد سی سال نفت در این چهارسال نبود، در کدام مذلت می بودیم؟
- وقتی احمدی نژاد میگوید فلان تعداد جمعیت در فلان کشور آفریقایی به استقبال آمده بودند، تحصیلات است که میگوید اینها به استقبال هر بی مهابا صحبت کننده ای می روند، سطح تحصیلات اینها چه بود؟ و هزینه ای که ایران داد، چقدر بود؟ مبارک مصری هم چنین تشویق هایی میگیرد.
- وقتی احمدی نژاد میگوید فرهنگ را و تمدن را ایران به همه جهان داده، تحصیلات است که تاریخ را مرور میکند و می گوید که نه، این حرف مفت است، یاوه گویی است برای جلب رأی. و آیا هوادارانت، باقرخان، قهرمان مشروطه را لات قمار باز ننامیدند؟
- وقتی احمدی نژاد کف زدن ایرانیان بی حجاب نیویورک را در ضیافت شامش فیلم تبلیغاتی میکند، همان ها که اگر در تهران بودند، گشت ارشاد میگرفتشان، تحصیلات است که میپرسد این هدف وسیله را توجیه میکند نیست؟ قدرت را به هر قیمتی خواستن نیست؟ و می فهمد که این اصول گرایی نیست، صندلی قدرت چه دارد که چنین، این همه اصول اخلاقی را ذبح شرعیش میکند؟
- وقتی احمدی نژاد میگوید یک بانوی ایرانی قهرمان تنیس مقیم فرانسه، مرا دوست دارد، تحصیلات است که میگوید این بانو، در ایران میتواند تنیس بازی کند؟ و اگر با همین لباس جلوی دوربین در خیابان راه برود، گشت ارشاد تو نمیگیردش که چه ها کند؟ و چرا در این بانو در ایران اقامت نمی کند؟
- وقتی احمدی نژاد میگوید هفتاد درصد رشد تولید فولاد داشته، تحصیلات است که از منابع معتبر میپرسد و می فهمد که دروغ است.
- وقتی احمدی نژاد میگوید پالایشگاه را کلید آغاز و پایانش را زده، تحصیلات است که تحقیق میکند می بیند دروغ میگوید.
- وقتی احمدی نژاد صدقه دادن به روستاییان را نشان میدهد، تحصیلات است که میپرسد مگر کارخانه های سهام عدالت رشد کرده اند که سود میدهی؟ اگر سود داده اند، خود کارخانه ها باید بدهند، اگر دارد یک به یک درشان بسته میشود، چرا میگویی سود سهام عدالت؟ چرا دروغ؟ بگو از بیت المال و پول نفت نجومی میدهم، تا عدالتت زیر سوال برود که سهم بقیه چه میشود؟ و کارشناسیت خنده دار شود که با پول پخش کردن، مگر اقتصاد رشد میکند؟
- وقتی احمدی نژاد دعا کردنش را نشان میدهد، تحصیلات است که میگوید مگر تو قرار است برای ما دعا بخوانی؟ تو کفایت اداره مملکت را نداری، برنامه ریزی دراز مدت بلد نیستی که هیچ، برنامه ریزان را هم برکنار میکنی. پول نجومی نفت را که به معجزه شبیه است را چه کردی؟ از برنامه توسعه تصویب شده خودت هم عقبی، پیشرفتت پیشکش.
- وقتی احمدی نژاد دیندار بودنش را به رخ میکشد، تحصیلات است که چون شهید چمران فریاد میزند "میگویند تقوا از تخصص لازم تر است، آن را میپذیرم، اما میگویم، آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست".
- وقتی احمدی نژاد فیلم استقبالش در روستا را پخش میکند، تحصیلات است که میگوید برای روستاها و شهرها چقدر کارآفرینی کرده ای؟ یا کاری کرده ای که روند مهاجرت سوت بکشد، و در حاشیه شهرها مستقر شوند و به انواع فساد دچار شوند؟
- وقتی احمدی نژاد شعار عزت ایران میدهد، تحصیلات است که میگوید همه این شعار را میدهند، کفایت داشتن برای تحقق این شعار است که شرط است.

تنها راه نجات ما از چنین فاجعه ای، بالا آوردن سطح تحصیلات عمومی است، چه پیروز این انتخابات باشیم یا نباشیم، چاره ای جز تلاش برای بالا آوردن سطح سواد عمومی، برای جلو گیری از تکرار چنین فاجعه ای نیست.
تا وقتی که یک ماه مانده به انتخابات، دوباره باید شروع کنیم اثبات کردن اینکه باید رأی داد، باید به راه رأی داد، باید به اهداف رأی داد و ... وضع همین است. تنها راه ما برای اطمینان از رشد دائمی، رشد آگاهی دادن ها و آموزش های عمومی است، و تنها راه آنها، ندانستن مردم. این جنگ، جنگ عقل و جهل است...
تنها راه، روشن کردن ذهن مردم، نسبت به الفبای علوم سیاسی است. که بازیچه شعار نشوند، وگرنه هنوز پس از هزار و چهارصد سال، در سقیفه مانده ایم...

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۶, شنبه

انتخابات و فاطمیه

سوال شد که چرا برای فاطمیه کاری نمیکنم؟
یه روزی ایمان برام نوشت که تاریخ به صرف اتفاقاتی که در گذشته افتاده براش مهم نیست.
همون موقع هر چند فرصت نشد بهش بگم، گفتم راست میگه. تاریخی که مال شنیدن زیر کرسیه به درد لای جرز میخوره.
اگه هدف از تکرار ماجرای فاطمیه اینه که فقط ذکر کنیم که بر سر یک مادر چی اومد، و یه قطعه زمین چی شد، به سلامت، هزار تا فاجعه بشری از اون بزرگتر پیش میاد هر روز.
اگه هدف، چیزیه واسه امروز ما، از دو حالت خارج نیست:
1- ما امروز تکالیفی داریم، نسبت به همین دنیای امروز
2- تکلیفی داریم ما، به لحاظ معنوی، برای ذکر این مصائب

عمیقا معتقدم که دومی (ذکر مصیبت)، بدون اولی (انجام وظایف فردی و اجتماعی)، کاملا خلاف تربیتیه که عقل و خدا بهش حکم میکنن
هر گونه بی حرمتی رو به ذکر مصیبت بر نمی تابم
و هر گونه بی توجهی به وظایف فردی و اجتماعی رو صد در صد منحرف میدونم
و معتقدم هر مصلحی، به جای حمله به ذکر مصیبت، باید حمله کنه به مسئولیت ناپذیری اجتماعی
چیزی که مرز تفاوت تشیع است، با سکوت کنندگان در مقابل ظلم

امروز، در شرایطی هستیم، که امثال این اتفاق داره در اجتماع ما می افته
وقتی با فعالیت در انتخابات پیش رو، میتونیم جلوی این ها رو بگیریم
قصه کسانی که فقط چسبیده اند به فاطمیه و هیچ فعالیتی در انتخابات و مسائل اجتماعی ندارند
قصه اون کسانیه که به حسین (ع) میگفتن که "حج" ـش را منقطع نکند
و به مالک اجبار کردند، که بر "قرآن" به نیزه زدگان، شمشیر نکشد
چقدر عظیم گفت علی(ع)،
که اگر او نبود، فتنه خوارج را هیچ کس نمیتوانست فرو بنشاند

این أبوموسی أشعری های زمان ما
مسئول ریخته شدن خون حکیم* هایی هستند
که به خاطر دیر رسیدن سپاه حق
به دست عاملان ناحق
کشته شدند

و روز قیامت
خونهایی بر نامه اعمالمان خواهیم دید
که وقتی بپرسیم که ما اینها رو نکردیم
این جمله عظیم ابدی
با تازیانه بر سرمان فرود خواهد آمد
که
چه کردید که جلو اینها رو بگیرید؟


*حکیم، اون ابرمردی بود، که به جرم دوستی علی(ع) به دست سپاهیان جمل، هنگام فتح شهر، خونش تاریخ رو علامت گذاشت، که کسی یادش نره، که کوتاهی از یاری حق، چه عواقبی داره، ولو برای چند روز

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

کودکی

تو ویکیپدیا، وقتی خوندن در مورد یه شخصیت رو شروع کردم، سریع رفتم سراغ ترورش، بعد اسکرول کردم تا تو مقدمه، خلاصه دنبال این بودم که ببینم بالاخره آدم خوبی بوده یا نه...
ناگهان...
از خودم خنده ام گرفت!

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۷, پنجشنبه

چند نکته معاصر

- دوستان می فرمایند که خلاصه بنویس، خب اگه میتونستم که همه مطلبم رو منتقل کنم با حجم لغات کمتر، میکردم. دو مطلب هست، یکی اینکه میخوام اونقدر توضیح بدم که جامع و مانع شه. و مطلب بعدی اینکه بله، این هنریه که وقتی مثلا یه سخنرانی میکنی، یا مطلبی رو به کسی بگی، با توجه به پس زمینه طرف مقابل (که خیلی مهمه) کمترین زمان رو صرف کنی.

- اینجا رو حتما بخوانید، امید دارم فرصت کنم من هم حول این مسئله بنویسم، تا خدا چی بخواد.

- چند تا مغلطه دیدم که در مورد انتخابات رایج شده، تلاش میکنم حتما یه چیزی بنویسم.

- به هر کی میرسین بگین برای اینکه احمدی نژاد نیاد، به میرحسین یا کروبی رأی بده. (با تأکید) حتما رأی بده. اجرتون با امام زمان.

- فرصتی شد، با شاید از باهوش ترین آدمهایی که به عمرم دیده ام، صحبتی کنم. کسی که حق استادی زبان C رو به گردنم داره، خیلی خوش گذشت. منتظرم امتحان ها تموم شه دوباره با فراغ بال(یعنی مغز!) زنگ بزنم.

- در هفته آتی، دو مقاله 4000 و 2400 لغتی مدیریت، رو باید بنویسم، تازه هفته آخر دوره واسه امتحانهام هم هست. فلاکتی است آقا! چشم کمک داریم، بد فرم!

- آقا تو این مملکت، 50 میلیون خط کار کننده موبایل هست. تو روستایی در راه دریاچه ولشت، یه جایی که سگ ممکن بود بخوردت(!) دست ملت موبایلی دیدم که دهنم باز موند. آقا این موبایل ها رو بکنیم ابزار خودمون، صدا و سیما که نداریم، از این کلیپ ها به ملت بلوتوث کنین. کلی ثواب داره. بیا، از اینجا شروع کنین + و +. کلیپ خوبی دیدین، به ما هم بدین. هی تأکید کنین که این وضعیت چهار سال دیگه ادامه پیدا نکنه. یاد آوری کنین به همه که چهار سال پیش تو گندم خودکفا بودیم، الان شدیم بزرگترین وارد کننده گندم دنیا! (+)

- توکل به خدا.

- خیلی التماس دعا.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

اتفاق، شکر، الگو

اتفاق
وقتی یه نفر استفراغ میکنه، بدون کوچکترین احساس بدی، دستت رو میگیری زیر دهانش، و کمکش میکنی که به دستشویی برسونه خودش رو، و هیچ احساس بدی نداری، اصلا بوی بد استفراغ اذیتت نمیکنه، متوجهش نمیشی... احساس میکنی یه تغییری رخ داده، تغییری که خوشحالی ازش

شکر
همیشه وقتی نزدیک امتحان ها میشم، از شدت نگرانی امتحان ضربان قلبم دائما بالاست. امتحان امسال، احتمالا بیشترین ناآمادگی رو واسش دارم در تمام عمرم، و به شدت هم نگرانم.
در عین حال، یه احساس شکر دارم. هر اتفاقی بیفته، اگه همین الان بسوزم و خاکستر شم، شاکرم. ممنونم از آنچه که گذشت. از خودم به هیچ وجه راضی نیستم، به هیچ وجه از خودم راضی نیستم، ولی برای آنچه که بهم داده شده شاکرم، خیلی...

الگو
همیشه تو زندگیم در هر زمینه ای یه الگو داشتم. از شخصیت هایی که راجع بهشون خونده بودم، یا شخصیت های داستان ها یا... اخیرا متوجه یه نکته ای شدم، همه اون الگوها در زندگی روزمره ام حذف شدن. و به جاش یه نفر نشسته. بله، هنوز وقتی میخوام اوج شعور بندگی رو تصور کنم، مالک اشتر میاد تو ذهنم، وقتی جنگ با نمایندگان رسمی دین رو تصور میکنم، ابوذر در ذهنم میاد و... ولی تو زندگی عادی اجتماعی، تو تصمیم گیری های زندگی، تو حتی موارد خیلی عظیمی مثل همین جنگ با خرافات، با سوء استفاده از مردم، با فقر، با شعارهای تو خالی، با... الگوم مدتهاست که پدرمه. مدتهاست، و امروز این رو متوجه شدم. واقعا هیچ بشری رو به جز مولام، نمیشناسم به عظمت روحی و درد فکری پدرم، و این مسئولیتم رو خیلی بیشتر میکنه، خیلی...