۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه

Philosophy vs. Neuroscience

من مدتهاست که از بعضی شاخه های فلسفه بریدم و معتقدم بحث در اون زمینه ها بی مبنا و بدون نتیجه است. فکر میکنم که غیر از اینکه میتونم به تک تک مبانیشون در این زمینه ایراد بگیرم، نیازی ندارم، کافیه نشون بدیم که چقدر شیوه های دیگه قشنگ زیرآبشون رو میزنن.
این یه نمونه از اون زیرآب زدن های قشنگه. خیلی خیلی خوبه. اگه میتونین، حتما تا ته رو گوش بدین.

اگه خواستین، میتونین برای دانلودش یه ذره پایین تر از ویدیو روی Video to desktop - Zipped MP4 کلیک کنین.

8 comments:

ناشناس گفت...

من هنوز فکر میکنم خاتمی میاد. البته بی ربطه به فلسفه!
علی

ایمان محمدی گفت...

دیدم ویدیو رو. بسیار جالب بود. اما می‌شه کمی دقیق‌تر در مورد این زیرآب زدن توضیح بدی؟ منظورم اینه که نتیجه‌‌گیریت چیه؟

Mohammad KhoshZaban گفت...

ببین، بعضی شاخه های فلسفه مثلا معتقدند که بین کلمه و معناش یه ارتباطی وجود داره. یا مثلا ریشه یابی های بنیادین فروید به صورت فلسفی و جدی مطرحن. ولی تو این فیلم دیدی که چطوری زیرآب این دو تا رو زد.
یه مثال بزنم که منظورم روشن شه.
من واسه فروید خیلی احترام قائلم، چون بالاخره ساختارشکن بود و فکر نو کرد. ولی فروید تفکرش در مقایسه، مثل تفکر عناصر چهار گانه بود. یعنی اون مدل فکری، جاذبه رو توجیه میکرد (بازگشت همگون به همگون) و حتی شاید کشتی هم میساخت، ولی هرگز نمیتونست هواپیما درست کنه. تو اون فیلم تحلیل علمی ماتریکس یه جاییش گفت که علت پرواز، این بود که تونستیم به جای تقلید از پرنده ها، مکانیسم و قوانین حاکم بر پرواز پرنده ها رو کشف کنیم. کار فروید، دادن یه سری حرفه، بدون هیچ دلیلی، که کار هم میکنه، کارهای گنده هم میکنه، مثل کشتی سازی. ولی اون جهش بزرگی که من منتظرشم، از neuroscience نتیجه خواهد شد، درک مکانیسم و قوانین حاکم.
این در مورد خیلی شر و ور های فلاسفه حاکمه و واسه همین هم خیلی میترسن ازش. همون ترس محافظه کار ها از پست مدرنیسم!
قربانت

ایمان محمدی گفت...

تقریباً قبول دارم. اما به نظر من زیرآب ارتباط کلمه با معناش زده نشد. اتفاقاً بنیاد علمی این ارتباط رو مطرح کرد (اون الفبای مریخی). درسته که گفت این در انسان‌های مختلف ممکنه فرق کنه و با دید صرف علمی و بدون توجه به متافیزیک می‌شه گفت که این حاصل ژنتیکه و ژنتیک هم که شانس محضه. اما خب، این رو هم نشون داد که اشتراکاتی در اکثر آدم‌ها وجود داره در زمینه‌ی این ارتباط‌ها.

Mohammad KhoshZaban گفت...

چرا دیگه، چیزی که "منطقی" نیست و نتیجه یه میله که زیادش رو در بیماری می بینیم و کمش رو میتونیم با دقت منطقی رد کنیم، چرا رد نکنیم؟
ببین، چرا مغز ما "خ" رو "خ" میشنوه؟ یه کم طول موج عوضی تنظیم میشد، "و" میشنید!

ایمان محمدی گفت...

ببین. من می‌گم بین کلمه و معنا ارتباط وجود داره. خب این ارتباط در مغز من و آدم‌های دیگه‌ای که من باهاشون اشتراکات دارم وجود داره. اما به هر حال وجود داره!

Mohammad KhoshZaban گفت...

به ایمان:
آره، در این کا ما این رو حس میکنیم، حرفی نیست. سوال اینه که آیا این مطلقه؟ من دلیلی نمی بینم. به خصوص که فکر میکنم این خیلی هم به تأثیر محیط و تلقیناتش بستگی داره.
این جمله رو از رومئو و جولیت هم که شنیدی حتما:
What's in a name? That which we call a rose,
By any other word would smell as sweet;

Mohammad KhoshZaban گفت...

به ایمان:
همین الان یه چیز باحال از Richard Feynman خوندم!
It's a great game to look at the past, at an unscientific era, look at something there, and say have we got the same thing now, and where is it? So I would like to amuse myself with this game. First, we take witch doctors. The witch doctor says he knows how to cure. There are spirits inside which are trying to get out. ... Put a snakeskin on and take quinine from the bark of a tree. The quinine works. He doesn't know he's got the wrong theory of what happens. If I'm in the tribe and I'm sick, I go to the witch doctor. He knows more about it than anyone else. But I keep trying to tell him he doesn't know what he's doing and that someday when people investigate the thing freely and get free of all his complicated ideas they'll learn much better ways of doing it. Who are the witch doctors? Psychoanalysts and psychiatrists, of course.
دقیقا همینه!