۱۳۸۷ مهر ۲۸, یکشنبه

توهم تفکر

کسایی که من رو میشناسن، میدونن که چقدر به عقل بها میدم
و چقدر نقش عقل در تفکراتم و مسیر فکریم برام مهمه
مدتها این برام سوال بود که وقتی عقل دارم، چطور میشه که باید دعا کنم
ربنا لا تزغ قلوبنا بعد إذ هدیتنا
چرا و چگونه میشه که
ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی أبصارهم غشاوة
میدونستم، که به لحاظ عقلی، عقل من، و استدلال های من مخلوق خداست، ولی وجدان نمیکردم
تا اینکه به این توجه کردم:
دیدین وقتی مدت طولانی بیدارین، یا یه هو از خواب پا میشین، توهم دارین؟
شده در اون حالت ببینین که سیر فکریتون چقدر خنده داره؟
و وجدان کنین که این استدلال هم "مال" شما نیست؟
"ملک" دیگری است؟
من اینطوری یافتم
و حالا از صمیم قلب میخوام
ربنا
لا تزغ قلوبنا بعد إذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة
إنک أنت الوهاب
إنک ... أنت الوهاب

4 comments:

ناشناس گفت...

cheghaaadr ghalamet ro doost daram

Mohammad KhoshZaban گفت...

لطف داری، عزیز
یاد مسابقه حلی کاپ بخیر، یادته؟

ناشناس گفت...

منم فکر میکردم مگه میشه ادم یادش بره خدا کیه و چیه وقتی نکیر و منکر میپرسن ربت کیه یا پیغمبر و امامت کیه اما یه بار که نصف شب وقتی تنها تو خونه بودم و بچم بطور ناگهانی و توی خواب دچار خفگی موقت شد اونوقت من هرکاری کردم یادم نیومد شماره خونه مامانم که روزی 100 بار بهش زنگ میزدم چیه تازه فهمیدم این که میگن یعنی چی

Mohammad KhoshZaban گفت...

دقیقا، چقدر هم منو رو مرز خوف و رجا نگه میداره... که اون لحظات حساس، آیا وقتی که اضطراب، بزرگترین اضطراب قراره سراغم بیاد، آیا او رو صدا میزنم؟ آیا او در یادم هست؟ که ازش کمک بخوام؟ که تنها او رو صدا بزنم؟
ممنونم، یادم انداختید دردهام رو...
یا علی